آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Hesitating

معنی hesitating | جمله با hesitating

adjective B2

دودل، مردد، نامطمئن، مذبذب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

his hesitating delivery

تحویل نامطمئن او

Manafort denied that he had to persuade a hesitating Trump to formalize his offer to Pence.

مانافورت تکذیب کرد که مجبور بوده ترامپِ مردد را به‌منظورِ رسمی کردن پیشنهاد خود به پنس متقاعد کند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد hesitating

  1. adjective doubtful
  1. adjective slow
    Synonyms:
    delaying wavering dawdling

ارجاع به لغت hesitating

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hesitating» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hesitating

لغات نزدیک hesitating

پیشنهاد بهبود معانی