آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۸ بهمن ۱۴۰۳

    Hesitate

    ˈhezɪteɪt ˈhezɪteɪt

    گذشته‌ی ساده:

    hesitated

    شکل سوم:

    hesitated

    سوم‌شخص مفرد:

    hesitates

    وجه وصفی حال:

    hesitating

    معنی hesitate | جمله با hesitate

    verb - intransitive verb - transitive B2

    تأمل کردن، مردد بودن، تردید کردن، تعلل کردن، پابه‌پا کردن، درنگ کردن، دودل بودن، مکث کردن، بی‌میل بودن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه

    مشاهده

    No qualified student should hesitate to register.

    هیچ دانشجوی واجدشرایطی نباید در اسم‌نویسی تردید کند.

    Those who hesitated lost the opportunity.

    کسانی که دودل بودند فرصت را از دست دادند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    She hesitated a moment and then said, "yes".

    او لحظه‌ای درنگ کرد؛ سپس گفت: «آری».

    The deer hesitated and then disappeared in the forest.

    آهو مکث کرد و سپس در جنگل ناپدید شد.

    I'd hesitate before accepting that offer.

    درباره‌ی قبول آن پیشنهاد مطمئن نیستم.

    hesitating to ask personal questions

    بی‌میل بودن نسبت به پرسیدن سؤال‌های شخصی

    verb - intransitive

    لکنت پیدا کردن، با لکنت گفتن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    They hesitate at the start of every presentation.

    آن‌ها در شروع هر ارائه لکنت پیدا می‌کنند.

    He would often hesitate before answering questions in class.

    او اغلب قبل‌از پاسخ دادن به سؤالات در کلاس لکنت پیدا می‌کند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد hesitate

    1. verb wait; be uncertain
      Synonyms:
      wait pause delay doubt waver hang dither falter linger debate hover vacillate demur dally scruple equivocate ponder waffle alternate fluctuate seesaw shift balk stumble stammer stutter hedge swerve oscillate hold back pull back shy away defer shrink hold off flounder fumble weigh pussyfoot think twice be reluctant be unwilling sit on fence dillydally blow hot and cold be irresolute hem and haw tergiversate think about straddle
      Antonyms:
      continue go persevere resolve go ahead attack carry on

    سوال‌های رایج hesitate

    گذشته‌ی ساده hesitate چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده hesitate در زبان انگلیسی hesitated است.

    شکل سوم hesitate چی میشه؟

    شکل سوم hesitate در زبان انگلیسی hesitated است.

    وجه وصفی حال hesitate چی میشه؟

    وجه وصفی حال hesitate در زبان انگلیسی hesitating است.

    سوم‌شخص مفرد hesitate چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد hesitate در زبان انگلیسی hesitates است.

    ارجاع به لغت hesitate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «hesitate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hesitate

    لغات نزدیک hesitate

    • - hesitant
    • - hesitantly
    • - hesitate
    • - hesitater
    • - hesitating
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tend I'm afraid so vehemently long-running disagreement respectfully disagree reach a compromise i imminently eventful instead initiation instinctively insufficient غلتان غذا قلیان قورت غوره غیظ فائض فطرت فراق فصیح فضول التزام فهرست قانون‌گذار قانون گذاری کردن
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.