آخرین به‌روزرسانی:

Hesitantly

ˈhezətntli ˈhezɪtntli

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

با تردید، از روی تردید، از روی دودلی، با دودلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

She confirmed the rumor, hesitantly.

او با تردید این شایعه را تأیید کرد.

The student hesitantly raised her hand, unsure if her answer was correct.

دانش‌آموز با دودلی دستش را بالا برد و مطمئن نبود که جوابش درست است یا نه.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hesitantly

  1. adverb dubiously
    Synonyms:
    carefully falteringly shyly

ارجاع به لغت hesitantly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hesitantly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hesitantly

لغات نزدیک hesitantly

پیشنهاد بهبود معانی