از روی خجالت، با خجالت، با کمرویی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He smiled shyly.
با کمرویی لبخند زد.
I shyly told my mother this.
این را با خجالت به مادرم گفتم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «shyly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shyly