صفت تفضیلی:
shyerصفت عالی:
shyestخجالتی، کمرو، معذب، ناآسوده
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
I am too shy to ask him for money.
اصلاً رویم نمیشود از او پول بخواهم.
He was too shy to introduce himself.
او خیلی خجالتی بود که خودش را معرفی کند.
He's usually quite shy in new situations.
او معمولاً در موقعیتهای جدید بسیار معذب است.
He's shy around girls he likes.
او در اطراف دخترانی که دوستشان دارد، ناآسوده است.
a shy young woman
زنی جوان و محجوب
کمتر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We are still five dollars shy.
هنوز پنج دلار کم داریم.
They were still several votes shy of winning the election.
آنها هنوز چندین رأی برای پیروزی در انتخابات کم داشتند.
Our team was one point shy of taking home the championship.
تیم ما یک امتیاز با کسب مقام قهرمانی فاصله داشت.
رم کردن (اسب)
The horse shied at the gunshot.
در اثر تیراندازی اسب رم کرد.
The experienced rider quickly calmed the horse after it shied.
سوارکار باتجربه پس از رمیدن اسب، بهسرعت او را آرام کرد.
Even well-trained horses sometimes shy unexpectedly.
حتی اسبهای آموزشدیده نیز گاهی اوقات بهطور غیرمنتظرهای رم میکنند.
پرتاب کردن، انداختن
He decided to shy the ball to his teammate.
او تصمیم گرفت توپ را بهسمت همتیمی خود پرتاب کند.
The child shied his toy airplane into the air.
کودک هواپیمای اسباب بازی خود را به هوا پرتاب کرد.
shying stones at a target
به سوی هدف سنگ انداختن
فراری (shy-)
He's a bit work-shy, always finding excuses to avoid doing chores.
او کمی از کار فراری است و همیشه بهانههایی برای اجتناب از انجام کارهای روزمره پیدا میکند.
Some animals are naturally people-shy and avoid human contact.
برخی از حیوانات بهطور طبیعی از مردم فراری هستند و از تماس با انسان اجتناب میکنند.
Even though he's talented, he's stage-shy and hates performing in front of crowds.
باوجوداینکه او بااستعداد است، از صحنه دوری میکند و از اجرا در مقابل جمعیت متنفر است.
دوری کردن، اجتناب کردن، منصرف شدن
As soon as they found that the salary would be insignificant, all of the job's candidates shied away.
تا فهمیدند حقوق ناچیز خواهد بود همهی متقاضیان آن شغل منصرف شدند.
Many politicians shy from direct confrontation.
بسیاری از سیاستمداران از رویارویی مستقیم دوری میکنند.
She shies from sharing her personal experiences.
او از به اشتراک گذاشتن تجربیات شخصی خود اجتناب میکند.
به شدت خجالتی، بیش از حد کمرو
دوری کردن (از شخص یا چیز)، احتراز کردن
مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «shy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shy