Shy

ʃaɪ ʃaɪ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    shyer
  • صفت عالی:

    shyest

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive adjective adverb B1
خجالتی، کمرو، رموک، ترسو، مواظب، آزمایش، پرتاب، رم کردن، پرت کردن، از جا پریدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- a shy young woman
- زنی جوان و محجوب
- I am too shy to ask him for money.
- اصلاً رویم نمی‌شود از او پول بخواهم.
- a shy horse
- اسب رموک
- The horse shied at the gunshot.
- در اثر تیراندازی اسب رم کرد.
- As soon as they found that the salary would be insignificant, all of the job's candidates shied away.
- تا فهمیدند حقوق ناچیز خواهد بود همه‌ی متقاضیان آن شغل منصرف شدند.
- We are still five dollars shy.
- هنوز پنج دلار کم داریم.
- shying stones at a target
- به سوی هدف سنگ انداختن
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shy

  1. adjective quiet and self-conscious
    Synonyms: afraid, apprehensive, averse, backward, bashful, cautious, chary, circumspect, conscious, coy, demure, diffident, disinclined, distrustful, fearful, hesitant, humble, indisposed, introvert, introverted, loath, loner, modest, nervous, recessive, reluctant, reserved, reticent, retiring, self-effacing, shamefaced, sheepish, shrinking, skittish, suspicious, timid, unassertive, unassured, uneager, uneffusive, unresponsive, unsocial, unwilling, wary
    Antonyms: confident, extroverted, unashamed, unreserved, unshy
  2. adjective lacking, failing
    Synonyms: deficient, inadequate, insufficient, scant, scanty, scarce, short, unsufficient, wanting
    Antonyms: adequate, enough, sufficient

Idioms

  • fight shy of

    دوری کردن (از شخص یا چیز)، احتراز کردن

لغات هم‌خانواده shy

  • noun
    shyness
  • adjective
    shy
  • verb - intransitive
    shy
  • adverb
    shyly

ارجاع به لغت shy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shy

لغات نزدیک shy

پیشنهاد بهبود معانی