فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Distrustful

ˌdɪˈstrəstfəl dɪsˈtrʌstfəl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

بدگمان

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

a man of distrustful nature

مردی به‌طورذاتی بدگمان

She is distrustful of strangers.

او به غریبه‌ها اعتمادی ندارد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد distrustful

  1. adjective disbelieving
    Synonyms:
    doubtful skeptical suspicious dubious mistrustful doubting wary cautious leery uneasy cynical chary cagey fearful uptight jealous been hit before
    Antonyms:
    believing trusting certain assured faithful trustful unsuspecting

Collocations

distrustful of

بی‌اعتماد به، بدگمان به، ظنین نسبت به

لغات هم‌خانواده distrustful

ارجاع به لغت distrustful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «distrustful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/distrustful

لغات نزدیک distrustful

پیشنهاد بهبود معانی