فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Trustworthiness

ˈtrʌstˌwɜːrðinəs ˈtrʌstˌwɜːðinəs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

قابلیت اعتماد، وثوق‌پذیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Many people said honesty and trustworthiness were the qualities that most influenced how they voted.

بسیاری از مردم بیان کردند که صداقت و وثوق‌پذیری ویژگی‌هایی بود که بیشترین تأثیر را بر نحوه‌ی رأی دادن آن‌ها داشت.

He has to prove his trustworthiness to you.

او باید قابلیت اعتماد خود را به شما ثابت کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد trustworthiness

  1. noun the trait of deserving trust and confidence
    Synonyms:
    loyalty integrity uprightness trustiness
    Antonyms:
    untrustworthiness

لغات هم‌خانواده trustworthiness

ارجاع به لغت trustworthiness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «trustworthiness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/trustworthiness

لغات نزدیک trustworthiness

پیشنهاد بهبود معانی