امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Trusteeship

trʌsˈtiːʃɪp trʌsˈtiːʃɪp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
امانت، امانت‌داری، تولیت، جز امنا بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد trusteeship

  1. noun The direction of affairs
    Synonyms:
    management direction guidance supervision
  1. noun A dependent country; administered by another country under the supervision of the United Nations
    Synonyms:
    trust-territory

لغات هم‌خانواده trusteeship

  • verb - transitive
    trust

ارجاع به لغت trusteeship

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «trusteeship» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/trusteeship

لغات نزدیک trusteeship

پیشنهاد بهبود معانی