امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Trustful

    American: ˈtrʌstfəl ˈtrʌstfəl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    مؤتمن، مطمئن، معتمد، اطمینان، اعتماد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد trustful

    1. adjective Inclined to believe or confide readily; full of trust; - Nordhoff & Hall
      Synonyms:
      trusting naive believing secure
      Antonyms:
      distrustful

    ارجاع به لغت trustful

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «trustful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/trustful

    لغات نزدیک trustful

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return