۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Farrago

fəˈrɑːrɡoʊ fəˈrɑːɡəʊ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
آمیزش، توده درهم‌وبرهم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد farrago

  1. noun a motley assortment of things
    Synonyms:
    mess jumble hodgepodge mishmash medley odds and ends hotchpotch melange olio ragbag oddments mingle-mangle gallimaufry omnium-gatherum

ارجاع به لغت farrago

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «farrago» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/farrago

لغات نزدیک farrago

پیشنهاد بهبود معانی