با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Medley

ˈmedli ˈmedli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
آمیخته، اختلاط، مختلط، رنگارنگ، زد‌وخورد، (موسیقی) قطعه موسیقی مختلط

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد medley

  1. noun miscellany
    Synonyms: assortment, brew, collection, combo, composition, confusion, conglomeration, farrago, hodgepodge, jumble, mélange, melee, mingling, mishmash, mixed bag, mixture, pasticcio, pastiche, patchwork, potpourri, salmagundi, variety
    Antonyms: loneness, singularity

ارجاع به لغت medley

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «medley» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/medley

لغات نزدیک medley

پیشنهاد بهبود معانی