شکل جمع:
combosگروه جاز، دستهی کوچکی از نوازندگان موسیقی جاز
The combo's lively tunes kept the crowd dancing all night long.
آهنگهای پرنشاط این گروه جاز باعث شد تا جمعیت در تمام طول شب به رقصیدن ادامه دهند.
We hired a talented combo to perform at our wedding reception.
ما یک گروه جاز بااستعداد را برای اجرای مراسم عروسی خود گرفتیم.
ترکیب، مخلوط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
My favorite combo for breakfast is pancakes with bacon and eggs.
ترکیب مورد علاقهی من برای صبحانه پنکیک با بیکن و تخممرغ است.
The restaurant's special combo included a burger, fries, and a drink.
ترکیب ویژهی رستوران شامل برگر، سیبزمینی سرخکرده و نوشیدنی بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «combo» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/combo