فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Combining

گذشته‌ی ساده:

combined

شکل سوم:

combined

سوم‌شخص مفرد:

combines

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2

ترکیب‌کننده، ادغام‌کننده، تلفیق‌کننده، جمع‌کننده، وصل‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

combining device

دستگاه جمع‌کننده

a combining form

شکل ادغام‌کننده

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد combining

  1. adjective joining
    Synonyms:
    connecting linking bringing together

ارجاع به لغت combining

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «combining» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/combining

لغات نزدیک combining

پیشنهاد بهبود معانی