گذشتهی ساده:
declutteredشکل سوم:
declutteredسومشخص مفرد:
decluttersوجه وصفی حال:
declutteringمرتب کردن، از شلختگی درآوردن، پاکسازی کردن، نظم دادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I need to declutter my closet.
باید کمدم را از شلختگی دربیاورم.
Let's declutter the living room before our guests arrive.
بیایید پیشاز آمدن مهمانانمان، اتاق نشیمن را مرتب کنیم.
Before the new year, we always declutter our house and get rid of things we don't need.
قبلاز سال نو، همیشه خانهمان را نظم میدهیم و چیزهایی که نیاز نداریم را دور میاندازیم.
گذشتهی ساده declutter در زبان انگلیسی decluttered است.
شکل سوم declutter در زبان انگلیسی decluttered است.
وجه وصفی حال declutter در زبان انگلیسی decluttering است.
سومشخص مفرد declutter در زبان انگلیسی declutters است.
کلمهی declutter در زبان فارسی به «پاکسازی کردن»، «مرتب کردن و خلوت کردن فضای شلوغ» یا «رفع بینظمی» ترجمه میشود.
واژهی declutter به معنای حذف یا کاهش اشیاء، موارد اضافی و بههمریختگیهای محیط اطراف است تا فضایی منظم، خلوت و کارآمد ایجاد شود. این واژه معمولاً در زمینههای مختلفی همچون نظمدهی خانه، محل کار، فضای دیجیتال و حتی ذهن به کار میرود و هدف اصلی آن، سادهسازی و افزایش بهرهوری و آرامش است.
در دنیای امروز که اغلب افراد با انبوهی از وسایل، اطلاعات و کارهای متعدد روبرو هستند، declutter به عنوان راهکاری مؤثر برای کاهش استرس و ایجاد حس کنترل بیشتر بر زندگی شناخته میشود. تحقیقات روانشناسی نشان دادهاند که فضای شلوغ و بینظم میتواند باعث افزایش اضطراب، کاهش تمرکز و حتی مشکلات خواب شود. برعکس، محیطهای مرتب و خلوت با ایجاد حس آرامش، موجب افزایش کارایی و بهبود کیفیت زندگی میشوند.
فرایند declutter شامل چند مرحله است که معمولاً با ارزیابی و دستهبندی وسایل آغاز میشود. در این مرحله، اشیاء به سه دسته «نیازمند نگهداری»، «قابل بخشش یا فروش» و «دورریز» تقسیم میشوند. این کار به افراد کمک میکند تا تنها موارد مفید و ارزشمند را نگه دارند و از شلوغی و بینظمی رها شوند.
روشهای متعددی برای انجام declutter وجود دارد. یکی از محبوبترین آنها، روش «کن ماری» (KonMari) است که توسط ماری کوندو، مشاور ژاپنی نظمدهی معرفی شده است. این روش توصیه میکند فقط اشیائی که «شادیبخش» هستند نگه داشته شوند و باقی موارد به سرعت حذف شوند. این رویکرد روانشناختی، به جای تمرکز صرف بر نظم فیزیکی، به اهمیت جنبههای عاطفی و روانی وسایل میپردازد.
در محیط کاری، declutter باعث میشود میز کار و فضای اطراف فرد خالیتر، سازمانیافتهتر و به دور از عوامل مزاحم باشد. این موضوع منجر به افزایش تمرکز، کاهش خطاها و بهبود بهرهوری میشود. همچنین، فضای کاری مرتب میتواند نمایانگر حرفهای بودن و نظم فرد باشد و تأثیر مثبتی بر همکاران و مشتریان داشته باشد.
فضای دیجیتال نیز به declutter نیاز دارد؛ پاکسازی فایلهای غیرضروری، مدیریت ایمیلها و بهینهسازی فضای ذخیرهسازی به بهبود سرعت کار و کاهش استرس کمک میکند. با توجه به افزایش استفاده از ابزارهای دیجیتال، داشتن سیستم منظم در فضای مجازی اهمیت ویژهای یافته است.
علاوه بر بعد فیزیکی، declutter میتواند جنبهی ذهنی نیز داشته باشد. در روانشناسی، پاکسازی ذهن یا «mental decluttering» به معنای کاهش افکار منفی، اضطرابها و نگرانیهای بیمورد است که به فرد کمک میکند تا آرامش بیشتری داشته باشد و بهتر تصمیم بگیرد.
declutter فراتر از یک عمل فیزیکی، یک سبک زندگی است که با سادهسازی، نظمدهی و حذف موارد غیرضروری، به افراد کمک میکند تا کیفیت زندگی خود را ارتقاء دهند. این واژه نمادی از تمایل انسان به نظم، آرامش و کنترل بر محیط و ذهن خود است و به عنوان ابزاری مؤثر در مقابله با پیچیدگیهای زندگی مدرن به شمار میرود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «declutter» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/declutter