فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Decoct

dɪˈkɑːkt dɪˈkɒkt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adverb
    جوشانیدن، پختن، (م.م) گواریدن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد decoct

  1. verb Be cooked until very little liquid is left
    Synonyms: boil down, reduce, concentrate

ارجاع به لغت decoct

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «decoct» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/decoct

لغات نزدیک decoct

پیشنهاد بهبود معانی