آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Reduce

    rɪˈduːs rɪˈdjuːs

    گذشته‌ی ساده:

    reduced

    شکل سوم:

    reduced

    سوم‌شخص مفرد:

    reduces

    وجه وصفی حال:

    reducing

    معنی reduce | جمله با reduce

    verb - transitive B1

    کم کردن، کاستن، تقلیل دادن، ساده کردن، تنزل دادن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    please reduce your speed!

    لطفاً از سرعت خود بکاهید!

    to reduce the rent

    اجاره را کم کردن

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    For his disobedience the captain was reduced to the ranks.

    به‌خاطر نافرمانی سروان را به درجه‌ی سربازی تنزل دادند.

    to reduce prices

    کاستن قیمتها

    to reduce the probability of war

    از احتمال جنگ کاستن

    to reduce taxes

    مالیاتها را کم کردن

    to reduce salaries

    حقوق‌ها را کم کردن

    Famine reduced the country's population by half.

    قحطی جمعیت کشور را نصف کرد.

    Turan was reduced to skin and bones.

    توران پوست و استخوان شده بود.

    to reduce the soup by boiling it for an hour

    غلیظ کردن آبگوشت با جوشاندن آن برای یک ساعت

    to reduce a talk to writing

    نطقی را به نگارش درآوردن

    The government tried to reduce the economic chaos that followed the war.

    دولت کوشید که هرج و مرج اقتصادی بعد از جنگ را سرو سامان بدهد.

    verb - transitive

    فتح کردن، استحاله کردن، مطیع کردن، مجبور کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    She was reduced to stealing.

    او مجبور به دزدی شد.

    a people reduced to poverty

    مردمی که فقر دامن‌گیر آن‌ها شده است

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Her sharp reply reduced me to silence.

    جواب تند او مرا وادار به سکوت کرد.

    They reduced the city by constant bombardment.

    با بمباران مداوم شهر را به زانو در آوردند.

    The old woman was reduced to extreme poverty.

    پیرزن در فقر شدید فرو رفت.

    The fire reduced the house to ashes.

    آتش خانه را تبدیل به خاکستر کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد reduce

    1. verb make less; decrease
      Synonyms:
      lessen decrease cut diminish lower abate weaken curtail contract shorten cut down cut back trim depress deflate moderate slow down tone down clip shave pare abridge dilute depreciate discount taper taper off wind down recede step down mark down chop drain slim dwindle impair debase roll back truncate cheapen ruin bankrupt pauperize impoverish scale down rebate lose weight take off weight go on a diet diet bant break nutshell
      Antonyms:
      increase raise grow extend expand upgrade
    1. verb defeat
      Synonyms:
      overcome beat down conquer vanquish subdue crush master drive force overpower weaken ruin cripple disable bring bear down enfeeble break undermine subjugate
      Antonyms:
      win
    1. verb humble, humiliate
      Synonyms:
      degrade lower humiliate abase demote downgrade bring low take down a peg break bump bust disrate disgrade demerit declass
      Antonyms:
      raise strengthen invigorate

    Idioms

    reduced circumstances

    (قدیمی) فقر و فاقه، نداری، بی‌بضاعتی

    سوال‌های رایج reduce

    گذشته‌ی ساده reduce چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده reduce در زبان انگلیسی reduced است.

    شکل سوم reduce چی میشه؟

    شکل سوم reduce در زبان انگلیسی reduced است.

    وجه وصفی حال reduce چی میشه؟

    وجه وصفی حال reduce در زبان انگلیسی reducing است.

    سوم‌شخص مفرد reduce چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد reduce در زبان انگلیسی reduces است.

    ارجاع به لغت reduce

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «reduce» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reduce

    لغات نزدیک reduce

    • - redstart
    • - redtop
    • - reduce
    • - reduce the impact
    • - reduce your carbon footprint
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.