فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Rebate

ˈriːbeɪt ˈriːbeɪt ˈriːbeɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive adverb
کاستن، کم کردن، کند کردن، بی‌ذوق کردن، تخفیف، کاهش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- To stimulate sales, they are rebating their major customers.
- برای رونق‌دادن به‌فروش، آن‌ها به مشتریان عمده‌ی خود تخفیف می‌دهند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rebate

  1. noun refund given to purchaser
    Synonyms:
    discount deduction reduction allowance repayment reimbursement payback subtraction abatement bonus remission kickback

ارجاع به لغت rebate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rebate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rebate

لغات نزدیک rebate

پیشنهاد بهبود معانی