بازپرداخت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I submitted my medical bills to the insurance company for reimbursement.
صورتحسابهای پزشکی خود را برای بازپرداخت به شرکت بیمه ارسال کردم.
The insurance policy provides reimbursement for medical expenses up to a certain limit.
بیمهنامه هزینههای درمانی را تا سقف معینی بازپرداخت میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «reimbursement» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reimbursement