آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Setoff

معنی setoff

noun

وزنه‌ی تعادل، برابرساز، جبران‌ساز

noun

تاوان، غرامت، وام متقابل، دین متقابل، ادعای متقابل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
noun

رجوع شود به: offset

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد setoff

  1. noun structure where a wall or building narrows abruptly
    Synonyms:

ارجاع به لغت setoff

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «setoff» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/setoff

لغات نزدیک setoff

پیشنهاد بهبود معانی