آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Offset

ˈɒːfset / / ˌɒːfˈset ˈɒːfset / / ˌɒːfˈset ˈɒːfset / / ˌɒːfˈset ˈɒfset / / ˌɒfˈset ˈɒfset / / ˌɒfˈset

سوم‌شخص مفرد:

offsets

وجه وصفی حال:

offsetting

شکل جمع:

offsets

معنی offset | جمله با offset

noun verb - transitive verb - intransitive C2

چاپ افست، جابه‌جاسازی، مبدأ، نقطه شروع مسابقه، چین، خمیدگی، انحراف، وزنه متعادل، رقم متعادل‌کننده، متعادل کردن، جبران کردن، خنثی کردن، چاپ افست کردن

noun verb - transitive verb - intransitive

جبران کردن، افست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The offset of a century of industry was no less than universal ugliness.

پیامد یک قرن صنعت چیزی جز زشتی گسترده نبود.

to offset items of deposit and withdrawal

اقلام به حساب گذاشته شده و از حساب برداشت شده را موازنه کردن

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Higher costs are offset by our higher income.

درآمد بیشتر ما زیاد‌شدن هزینه‌ها را جبران می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد offset

سوال‌های رایج offset

شکل جمع offset چی میشه؟

شکل جمع offset در زبان انگلیسی offsets است.

وجه وصفی حال offset چی میشه؟

وجه وصفی حال offset در زبان انگلیسی offsetting است.

سوم‌شخص مفرد offset چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد offset در زبان انگلیسی offsets است.

ارجاع به لغت offset

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «offset» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/offset

لغات نزدیک offset

پیشنهاد بهبود معانی