آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Counterpoise

ˈkaʊntəpoɪz ˈkaʊntəpoɪz

معنی counterpoise | جمله با counterpoise

noun adverb

وزنه متقابل، نیروی متعادل‌کننده، نیروی مقاوم،حالت تعادل، وزن کردن، سنجیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Sorrow counterpoising happiness.

غمی که شادی را خنثی می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد counterpoise

  1. noun a stable state characterized by the cancellation of all forces by equal opposing forces
  1. verb to act as an equalizing weight or force to

ارجاع به لغت counterpoise

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «counterpoise» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/counterpoise

لغات نزدیک counterpoise

پیشنهاد بهبود معانی