Stasis

ˈsteɪ- / / ˈstæ- ˈsteɪsɪs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
پزشکی گرفتگی (در جریان چیزهایی مثل خون در رگ یا مدفوع در روده)، (فیزیک) حالت سکون، تعادل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stasis

  1. noun A stable state characterized by the cancellation of all forces by equal opposing forces
    Synonyms: balance, counterpoise, equilibrium, equipoise

ارجاع به لغت stasis

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stasis» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stasis

لغات نزدیک stasis

پیشنهاد بهبود معانی