شکل جمع:
equilibriumsهمچنین میتوان از شکل جمع equilibriums به جای equilibria استفاده کرد.
تعادل، توازن
The tightrope walker maintained perfect equilibrium.
بندباز تعادل کاملی را حفظ کرد.
Restoring the ecosystem's equilibrium is crucial.
بازگرداندن توازن اکوسیستم بسیار مهم است.
The body strives to maintain internal equilibrium.
بدن تلاش میکند تا تعادل داخلی را حفظ کند.
price equilibrium
تعادل قیمتها
آرامش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Meditation can help you achieve a state of inner equilibrium.
مدیتیشن میتواند به شما در رسیدن به حالت آرامش درونی کمک کند.
Maintaining equilibrium in a chaotic environment requires conscious effort.
حفظ آرامش در محیط آشفته نیازمند تلاش آگاهانه است.
شیمی تعادل شیمیایی (حالتی که سرعت واکنش رفت با واکنش برگشت برابر باشد)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی شیمی
The reaction reached equilibrium after several minutes.
واکنش پساز چند دقیقه به تعادل رسید.
At equilibrium, the concentrations of reactants and products remain constant.
در حالت تعادل، غلظت واکنشدهندهها و محصول آنها ثابت میماند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «equilibrium» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/equilibrium