آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Starving

ˈstɑːrvɪŋ ˈstɑːvɪŋ

گذشته‌ی ساده:

starved

شکل سوم:

starved

سوم‌شخص مفرد:

starves

معنی starving | جمله با starving

adjective B2

گرسنه، محروم، بسیار گرسنه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The cats were neglected and starving.

به گربه‌ها رسیدگی نمی‌شد و گرسنه بودند.

Isn't lunch ready yet? I'm starving.

ناهار آماده نشد؟ از گرسنگی دارم می‌میرم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد starving

  1. adjective deprived
    Synonyms:
    hungry starved famished craving empty underfed thin weakened malnourished dehydrated peckish emaciated peaked haggard pinched drawn dying perishing ravenous flying light hungering have munchies skinny rattleboned dog-hungry faint undernourished peaky
    Antonyms:
    full satiated

سوال‌های رایج starving

گذشته‌ی ساده starving چی میشه؟

گذشته‌ی ساده starving در زبان انگلیسی starved است.

شکل سوم starving چی میشه؟

شکل سوم starving در زبان انگلیسی starved است.

سوم‌شخص مفرد starving چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد starving در زبان انگلیسی starves است.

ارجاع به لغت starving

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «starving» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/starving

لغات نزدیک starving

پیشنهاد بهبود معانی