آخرین به‌روزرسانی:

Peaked

ˈpiːkɪd ˈpiːkɪd

سوم‌شخص مفرد:

peaks

وجه وصفی حال:

peaking

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

نوک‌تیز، قله‌دار، رنگ‌پریده، نزار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

the peaked hills of Niassar

تپه‌های نوک تیز نیاسر

The lost mountain climbers looked a little peaked.

کوهنوردان گمشده ظاهری بیمار‌گونه داشتند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد peaked

  1. adjective pale, sick
    Synonyms:
    ill sickly poorly ailing in bad shape under the weather wan peaky emaciated bilious
    Antonyms:
    healthy colorful flushed blushing

سوال‌های رایج peaked

وجه وصفی حال peaked چی میشه؟

وجه وصفی حال peaked در زبان انگلیسی peaking است.

سوم‌شخص مفرد peaked چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد peaked در زبان انگلیسی peaks است.

ارجاع به لغت peaked

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «peaked» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/peaked

لغات نزدیک peaked

پیشنهاد بهبود معانی