سومشخص مفرد:
peaksوجه وصفی حال:
peakingنوکتیز، قلهدار، رنگپریده، نزار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the peaked hills of Niassar
تپههای نوک تیز نیاسر
The lost mountain climbers looked a little peaked.
کوهنوردان گمشده ظاهری بیمارگونه داشتند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «peaked» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/peaked