شکل جمع:
pealsصدای پیوسته، صدای مسلسل، غوغا، طنین متناوب، ناقوس یا زنگ، صدای ناقوس، غریدن، ترقوتروق کردن، هیاهو و غوغا کردن، صدای گوشخراش دادن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The peal of our victory could be heard from afar.
صدای ناقوسهایی که پیروزی ما را اعلام میکردند از دور شنیده میشد.
peals of laughter
صدای قهقه خنده
the heavy peals of thunder
صدای سنگین غرمغرم تندر
the peal of those guns pounding my city
غرش آن توپهایی که شهر مرا میکوبیدند
Church bells pealed the news all over the town.
دنگدنگ ناقوسهای کلیسا آن خبر را در تمام شهر پراکنده کرد.
Their laughter pealed through the hall.
خندهی آنان در تالار طنینافکن شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «peal» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/peal