با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Bong

bɑːŋ bɒŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    bonged
  • شکل سوم:

    bonged
  • سوم شخص مفرد:

    bongs
  • وجه وصفی حال:

    bonging
  • شکل جمع:

    bongs

معنی

noun adverb
( ring =) طنین صدا (مثل صدای زنگ)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bong

  1. verb To give forth or cause to give forth a clear, resonant sound
    Synonyms: chime, knell, peal, ring, strike, toll

ارجاع به لغت bong

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bong» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bong

لغات نزدیک bong

پیشنهاد بهبود معانی