آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Toll

    toʊl təʊl

    گذشته‌ی ساده:

    tolled

    شکل سوم:

    tolled

    سوم‌شخص مفرد:

    tolls

    وجه وصفی حال:

    tolling

    شکل جمع:

    tolls

    معنی toll | جمله با toll

    noun verb - transitive adverb countable C1

    باج، هزینه

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده
    noun verb - transitive adverb countable

    باج، باج راه، راهداری، نواقل، عوارض، تحمل خسارت، تعداد تلفات جنگی، ضایعه، صدای طنین زنگ یا ناقوس، طنین موزون، با صدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    The toll for the Karaj road was fifty tomans.

    گذر باج (عوارض) راه کرج پنجاه تومان بود.

    There are fears that the casualty toll may be higher.

    بیم آن می‌رود که میزان تلفات بیشتر باشد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the heavy death toll on the roads at Nowruz

    تلفات سنگین جانی در راه‌ها طی نوروز

    The earthquake took a heavy toll of lives and property.

    زلزله خسارات جانی و مالی سنگینی به بار آورد.

    Years of heavy drinking had taken their toll on his health.

    میگساری سنگین طی سالیان دراز به سلامتی او صدمه زده بود.

    (J. Donne) never send to know for whom the bell tolls, it tolls for thee.

    هرگز جویا نشو که ناقوس برای که به صدا درآمده است؛ آن برای تو صدا می‌کند.

    (T.Gray) the curfew tolls the knell of parting day.

    ناقوس مرگ روز گذران را اعلام می‌دارد.

    The clock tolls the hour.

    زنگ ساعت وقت را اعلام می‌کند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد toll

    1. noun fee
      Synonyms:
      cost price charge payment rate tax expense duty levy demand assessment tariff impost exaction tribute
    1. noun damage, deaths
      Synonyms:
      loss losses casualties cost price expense deaths penalty inroad
    1. verb ring out
      Synonyms:
      sound announce signal call warn strike chime peal bell clang summon bong knell

    سوال‌های رایج toll

    گذشته‌ی ساده toll چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده toll در زبان انگلیسی tolled است.

    شکل سوم toll چی میشه؟

    شکل سوم toll در زبان انگلیسی tolled است.

    شکل جمع toll چی میشه؟

    شکل جمع toll در زبان انگلیسی tolls است.

    وجه وصفی حال toll چی میشه؟

    وجه وصفی حال toll در زبان انگلیسی tolling است.

    سوم‌شخص مفرد toll چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد toll در زبان انگلیسی tolls است.

    ارجاع به لغت toll

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «toll» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/toll

    لغات نزدیک toll

    • - TOLIMO
    • - tolkien
    • - toll
    • - toll bar
    • - toll bridge
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.