آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Payment

ˈpeɪmənt ˈpeɪmənt

شکل جمع:

payments

معنی payment | جمله با payment

noun countable uncountable B2

پرداخت، وجه پرداختی، مبلغ پرداختی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

Her payment for the services rendered was generous and appreciated.

وجه پرداختی او برای خدمات ارائه‌شده، سخاوتمندانه و مورد تقدیر بود.

We received your payment.

مبلغ پرداختی شما را دریافت کردیم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

We require full payment before shipping the product.

ما قبل‌از ارسال محصول به پرداخت کامل نیاز داریم.

the payment of that amount

پرداخت آن مبلغ

noun singular uncountable

پاداش، جایزه، جزا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

She felt that love was the ultimate payment for her sacrifices.

او احساس می‌کرد که عشق، بهترین پاداش برای فداکاری‌هایش است.

I didn't expect such a harsh payment for my kindness.

من انتظار چنین جزای خشنی برای مهربانی‌ام را نداشتم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد payment

Collocations

deferred payment

پرداخت معوق، پس‌پرداخت، خرید قسطی، خرید به‌شرط پرداخت در آینده

prompt payment

پرداخت سریع، پرداخت به موقع

make a payment

پرداخت کردن

لغات هم‌خانواده payment

سوال‌های رایج payment

شکل جمع payment چی میشه؟

شکل جمع payment در زبان انگلیسی payments است.

ارجاع به لغت payment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «payment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/payment

لغات نزدیک payment

پیشنهاد بهبود معانی