شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی: amortisation
اقتصاد استهلاک (دارایی نامشهود)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی اقتصاد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The company decided to extend the amortization period for their assets.
شرکت تصمیم گرفت دورهی استهلاک داراییهای خود را تمدید کند.
The finance department is responsible for managing the amortization of the company's debt.
ادارهی امور مالی مسئولیت مدیریت استهلاک بدهی شرکت را بر عهده دارد.
The accountant explained the process of amortisation to the client.
حسابدار روند استهلاک را برای کارسپار توضیح داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «amortization» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/amortization