بار یا محمولهی سودآور
(هواپیما و فضاناو و غیره) بار، ظرفیت باربری (برای مثال تعداد مسافران و باروبنهی آنها در مقابل سوخت و سایر چیزهایی که به مصرف خود هواپیما میرسد)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(موشک) قدرت انفجاری کلاهک
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «payload» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/payload