با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Warhead

ˈwɔːrhed ˈwɔːhed
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره است، کلاهک
- atomic warhead
- کلاهک اتمی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد warhead

  1. noun The front part of a guided missile or rocket or torpedo that carries the nuclear or explosive charge or the chemical or biological agents
    Synonyms: payload, load

ارجاع به لغت warhead

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «warhead» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/warhead

لغات نزدیک warhead

پیشنهاد بهبود معانی