فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Warily

ˈwerəli ˈweərɪli

معنی و نمونه‌جمله

adverb

( wariness )از روی احتیاط، محتاطانه، احتیاط‌کار، بااحتیاط

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He approached the lion warily.

او محتاطانه به شیر نزدیک شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد warily

  1. adjective cautiously
    Synonyms:
    vigilantly suspiciously
  1. adverb in a wary manner
    Antonyms:
    unwarily

ارجاع به لغت warily

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «warily» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/warily

لغات نزدیک warily

پیشنهاد بهبود معانی