امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Wariness

American: ˈwerinəs British: ˈweərɪnəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    warinesses

معنی

noun
( warily )از روی احتیاط، محتاطانه، احتیاط‌کار، بااحتیاط

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wariness

  1. noun caution
    Synonyms:
    alertness attention care carefulness deliberation discretion guardedness heed heedfulness prudence vigilance watchfulness

ارجاع به لغت wariness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wariness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wariness

لغات نزدیک wariness

پیشنهاد بهبود معانی