هشیاری، گوشبهزنگی (بهویژه در برابر خطر)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
constant vigilance against the spread of disease
هشیاری دائم در برابر گسترش بیماری
The security guard's vigilance prevented a potential break-in at the museum.
گوشبهزنگی نگهبان از ورود غیرقانونی احتمالی به موزه جلوگیری کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «vigilance» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vigilance