امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Acuity

əˈkjuːəti əˈkjuːəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
تیزفهمی، تیزهوشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد acuity

  1. noun A quick and penetrating intelligence
    Synonyms:
    acuteness sharpness braininess giftedness longheadedness keenness longsightedness perspicaciousness quick-wittedness sharp-wittedness
  1. noun Sharpness of vision; the visual ability to resolve fine detail (usually measured by a Snellen chart)
    Synonyms:
    visual acuity sharp-sightedness
  1. adjective
    Synonyms:
    gifts

ارجاع به لغت acuity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «acuity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/acuity

لغات نزدیک acuity

پیشنهاد بهبود معانی