آخرین به‌روزرسانی:

Vigil

ˈvɪdʒəl ˈvɪdʒəl

شکل جمع:

vigils

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable

شب‌زنده‌داری، شب‌پایی، بیدارمانی (برای نگهبانی و دعا و غیره)، احیا (مذهب)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

After the storm, the neighborhood organized a vigil.

پس از طوفان، در محله مراسم شب‌زنده‌داری برگزار شد.

The religious community organized a vigil to pray for peace.

جامعه‌ی مذهبی برای دعا برای صلح احیا را ترتیب دادند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vigil

  1. noun watch
    Synonyms:
    attention observation awareness guard patrol duty vigilance surveillance monitoring lookout notice watchfulness eagle eye observance nightwatch stake-out

سوال‌های رایج vigil

شکل جمع vigil چی میشه؟

شکل جمع vigil در زبان انگلیسی vigils است.

ارجاع به لغت vigil

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vigil» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vigil

لغات نزدیک vigil

پیشنهاد بهبود معانی