گذشتهی ساده:
patrolledشکل سوم:
patrolledسومشخص مفرد:
patrolsوجه وصفی حال:
patrollingشکل جمع:
patrolsگشت، پاسداری، گشت زنی
The patrol goes on day and night.
پاسداری شب و روز ادامه دارد.
a patrol boat
ناوچهی گشتی
گروه گشت، (ارتش) گروه اکتشافی، گروه شناسایی، مامور گشت، ناوگان (یا هواپیماهای) شناسایی و پاسداری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the coast patrol
پاسداران ساحلی
پاسبانی کردن، پاسداری کردن، گشت زدن
The British fleet patrolled the Scottish coast.
ناوگان انگلیس کرانههای اسکاتلند را پاسداری میکرد.
The police are patrolling the neighborhood.
پاسبانان در محله گشت میزنند.
گروه کوچکی از پیش آهنگان
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «patrol» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/patrol