آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Garrison

ˈɡærəsn ˈɡærəsn

شکل جمع:

garrisons

معنی garrison | جمله با garrison

noun verb - transitive

پادگان، ساخلو، مقیم کردن، مستقر کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The whole garrison surrendered.

همه‌ی نفرات پادگان تسلیم شدند.

to garrison a soldier

سربازی را در پادگان به خدمت گماشتن

نمونه‌جمله‌های بیشتر

garrison cap

(ارتش) کلاه خدمت (که نرم است و می‌توان آن را در جیب فرو برد)، کلاه پارچه‌ای

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد garrison

سوال‌های رایج garrison

شکل جمع garrison چی میشه؟

شکل جمع garrison در زبان انگلیسی garrisons است.

ارجاع به لغت garrison

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «garrison» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/garrison

لغات نزدیک garrison

پیشنهاد بهبود معانی