آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Police

pəˈliːs pəˈliːs

گذشته‌ی ساده:

policed

شکل سوم:

policed

سوم‌شخص مفرد:

polices

وجه وصفی حال:

policing

معنی police | جمله با police

noun plural A2

پلیس، پاسبان، مامور انتظامی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

police station

کلانتری، پاسگاه

chief of police

رئیس پلیس

نمونه‌جمله‌های بیشتر

to call the police

پلیس خبر کردن

The police are ready.

مأموران پلیس آماده هستند.

He was chased and arrested by the police.

پلیس او را تعقیب و بازداشت کرد.

security police at a college

مأموران انتظامی در دانشگاه

railway police

پلیس راه‌آهن

verb - transitive

پاسبانی کردن، نظم و آرامش کشور یا شهری را حفظ کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

to police the streets

در خیابانها پاسبانی کردن

The borders are policed by dogs and armed men.

مرزها توسط سگ و مردان مسلح پاسداری می‌شوند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The U.N. will police the cease-fire.

سازمان ملل آتش‌بس را زیر نظر خواهد گرفت.

verb - transitive

به‌وسیله‌ی پلیس اداره و کنترل کردن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد police

  1. noun person, people hired to uphold the laws
    Synonyms:
    Antonyms:

سوال‌های رایج police

گذشته‌ی ساده police چی میشه؟

گذشته‌ی ساده police در زبان انگلیسی policed است.

شکل سوم police چی میشه؟

شکل سوم police در زبان انگلیسی policed است.

وجه وصفی حال police چی میشه؟

وجه وصفی حال police در زبان انگلیسی policing است.

سوم‌شخص مفرد police چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد police در زبان انگلیسی polices است.

ارجاع به لغت police

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «police» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/police

لغات نزدیک police

پیشنهاد بهبود معانی