۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Detective

dɪˈtektɪv dɪˈtektɪv

شکل جمع:

detectives

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1

کارآگاه، (شهربانی) مامور آگاهی، پلیس قضایی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

a private detective

کارآگاه خصوصی

She is a detective on the police force.

او کارآگاه نیروی پلیس است.

adjective

کارآگاهی، پلیسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

a detective novel

رمانی پلیسی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد detective

  1. noun investigator of crime
    Synonyms:
    police officer agent investigator reporter spy scout tail shadow cop bull fed eye flatfoot gumshoe peeper snoop sleuth dick shamus P. I. private investigator plainclothes officer private eye bloodhound constable sergeant informer analyst nark fink shoofly eavesdropper bird dog prosecutor roper slewfoot Sherlock Holmes

لغات هم‌خانواده detective

سوال‌های رایج detective

شکل جمع detective چی میشه؟

شکل جمع detective در زبان انگلیسی detectives است.

ارجاع به لغت detective

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «detective» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/detective

لغات نزدیک detective

پیشنهاد بهبود معانی