فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Detection

dɪˈtekʃn dɪˈtekʃn

شکل جمع:

detections

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun uncountable C1

ردیابی، کشف، بازیابی، بازرسی، تفتیش، اکتشاف

noun uncountable

یافت، کشف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

the detection of crime

کشف جنایت

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد detection

  1. noun discovery
    Synonyms:
    revelation disclosure exposure find uncovering unearthing discovery apprehension unmasking espial ferreting out strike tracking down
    Antonyms:
    failure mistake miss

لغات هم‌خانواده detection

ارجاع به لغت detection

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «detection» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/detection

لغات نزدیک detection

پیشنهاد بهبود معانی