آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲ مهر ۱۴۰۴

    Mistake

    məˈsteɪk məˈsteɪk

    گذشته‌ی ساده:

    mistook

    شکل سوم:

    mistaken

    سوم‌شخص مفرد:

    mistakes

    وجه وصفی حال:

    mistaking

    شکل جمع:

    mistakes

    معنی mistake | جمله با mistake

    noun countable A2

    اشتباه، خطا، سهو، خبط

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    Their hasty marriage was a mistake.

    ازدواج عجولانه‌ی آن‌ها خطا بود.

    His writing is full of grammatical mistakes.

    نوشته‌ی او پر از اشتباهات دستوری است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    to make a mistake

    اشتباه کردن

    We must learn from our mistakes.

    باید از اشتباهات خود پند بگیریم.

    verb - transitive

    درست نفهمیدن، اشتباه گرفتن، بد برداشت کردن، غلط فهمیدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    Don't mistake my meaning; I didn't mean to offend you.

    در برداشت منظورم اشتباه نفرمایید نمی‌خواستم موجب رنجش شما بشوم.

    Some people mistake me for my brother Iraj.

    برخی افراد مرا با برادرم ایرج اشتباه می‌گیرند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد mistake

    1. noun error, misunderstanding
      Synonyms:
      misunderstanding fault oversight slip confusion inaccuracy blunder omission lapse neglect misconception delusion illusion misinterpretation misjudgment miscalculation misstatement slipup gaffe flub boo-boo bungle misstep false step false move inadvertence muddle slight trip blooper snafu underestimation overestimation misapplication slip of tongue erratum misprint typographical error aberration faux pas solecism fluff
      Antonyms:
      understanding truth accuracy correctness certainty success correction calculation proof
    1. verb mix up, misunderstand
      Synonyms:
      confuse misunderstand misinterpret misconceive misapprehend get wrong be wrong miss err deceive oneself overlook omit jumble tangle snarl confound botch bungle make a mess fail lapse slip blunder misjudge misread miscalculate miscount misdeem misknow not know take for put foot in goof slip up have wrong impression be off the mark miss the boat underestimate addle overestimate
      Antonyms:
      understand comprehend perceive interpret be sure be certain

    Idioms

    and no mistake

    (عامیانه) قطعی، حتماً، بدون شک، ردخور ندارد

    by mistake

    اشتباهاً، سهواً

    make no mistake (about it)

    غیر از این فکر نکن، در این مورد اشتباه نکن

    there's no mistaking him

    امکان ندارد بشود او را عوضی گرفت، نمی‌شود او را با دیگری اشتباه کرد.

    لغات هم‌خانواده mistake

    • noun
      mistake
    • adjective
      mistaken, unmistakable
    • verb - transitive
      mistake
    • adverb
      unmistakably, mistakenly

    سوال‌های رایج mistake

    گذشته‌ی ساده mistake چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده mistake در زبان انگلیسی mistook است.

    شکل سوم mistake چی میشه؟

    شکل سوم mistake در زبان انگلیسی mistaken است.

    شکل جمع mistake چی میشه؟

    شکل جمع mistake در زبان انگلیسی mistakes است.

    وجه وصفی حال mistake چی میشه؟

    وجه وصفی حال mistake در زبان انگلیسی mistaking است.

    سوم‌شخص مفرد mistake چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد mistake در زبان انگلیسی mistakes است.

    ارجاع به لغت mistake

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «mistake» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mistake

    لغات نزدیک mistake

    • - mist lifts
    • - mistakable
    • - mistake
    • - mistaken
    • - mistakenly
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.