فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Inaccuracy

ɪnˈækjərəsi ɪnˈækjərəsi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    inaccuracies

معنی و نمونه‌جمله

  • noun C1
    نادرستی، عدم صحت، اشتباه، غلط، چیز ناصحیح و غلط، عدم دقت
    • - His article is full of statistical inaccuracies.
    • - مقاله‌ی او پر از اشتباهات آماری است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد inaccuracy

  1. noun error, erroneousness
    Synonyms: blunder, corrigendum, deception, defect, erratum, exaggeration, fault, howler, imprecision, incorrectness, inexactness, miscalculation, mistake, slip, solecism, typo, unfaithfulness, unreliability, wrong
    Antonyms: accuracy, correctness, right

ارجاع به لغت inaccuracy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inaccuracy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inaccuracy

لغات نزدیک inaccuracy

پیشنهاد بهبود معانی