فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Inaccurately

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb
    به‌طور غیردقیق، به اشتباه، به‌طور نادرست، به‌طور غیرصحیح
    • - He believed inaccurately that the four nucleotides in DNA repeated over in the same pattern.
    • - او به اشتباه معتقد بود که چهار نوکلئوتید در DNA با یک الگوی یکسان تکرار می‌شوند.
    • - He then inaccurately argued that white Americans are dying more often at the hands of police than Black Americans.
    • - سپس او به‌طور نادرست استدلال کرد که سفیدپوستان آمریکایی بیشتر از سیاه‌پوستان به‌دستِ پلیس کشته می‌شوند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد inaccurately

  1. adverb inexactly
    Synonyms: clumsily, crudely, badly, inadequately, mistakenly, incorrectly

ارجاع به لغت inaccurately

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inaccurately» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inaccurately

لغات نزدیک inaccurately

پیشنهاد بهبود معانی