صفت تفضیلی:
more badlyصفت عالی:
most badlyبهطور بد، بهطور ناشایسته
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He speaks English very badly.
او انگلیسی خیلی بد حرف میزند.
I want to meet her badly.
بهشدت مایلم او را ملاقات کنم.
I feel badly about your accident.
دربارهی تصادف شما متأسفم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «badly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/badly