فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Deeply

ˈdiːpli ˈdiːpli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb B2
    عمیقاً، بسیار، سخت، به شدت، شدیداً
    • - I sympathize deeply with his family.
    • - عمیقاً با خانواده‌اش احساس همدردی می‌کنم.
    • - They were deeply disturbed by the accident.
    • - در تصادف به شدت آسیب دیدند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد deeply

  1. adverb completely, intensely
    Synonyms: acutely, affectingly, distressingly, feelingly, genuinely, gravely, intensely, mournfully, movingly, passionately, profoundly, sadly, seriously, severely, surely, thoroughly, to the quick
    Antonyms: incompletely, little, slightly

لغات هم‌خانواده deeply

ارجاع به لغت deeply

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deeply» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deeply

لغات نزدیک deeply

پیشنهاد بهبود معانی