عمیقاً، بسیار، سخت، به شدت، شدیداً
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I sympathize deeply with his family.
عمیقاً با خانوادهاش احساس همدردی میکنم.
They were deeply disturbed by the accident.
در تصادف به شدت آسیب دیدند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «deeply» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/deeply