آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Deepening

ˈdiːpnɪŋ ˈdiːpnɪŋ

معنی deepening | جمله با deepening

adjective

در حال عمیق‌تر شدن، در حال افزایش، در حال گسترش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

a deepening crisis

بحران در حال عمیق‌تر شدن

They felt a deepening sense of despair.

احساس نامیدیِ در حال گسترش به آن‌ها دست داد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد deepening

  1. verb make more intense, stronger, or more marked; ,
    Synonyms:
    intensifying heightening compounding
    Antonyms:
    softening lightening quietening paling
  1. verb become deeper in tone
    Synonyms:
    strengthening enhancing heightening extending broadening intensifying thickening changing expanding aggravating
    Antonyms:
  1. adjective accumulating and becoming more intense
    Synonyms:

لغات هم‌خانواده deepening

  • adjective
    deep, deepening

ارجاع به لغت deepening

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deepening» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/deepening

لغات نزدیک deepening

پیشنهاد بهبود معانی