فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Deep-six

ˈdiːpˈsɪks diːpsɪks

معنی‌ها

noun verb - transitive

(عامیانه) (افکندن جسد به دریا) دریاسپاری

noun verb - transitive

(عامیانه) دوراندازی، دورافکنی، دورریزی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
noun verb - transitive

(عامیانه) دور انداختن، (از شر چیزی) خلاص شدن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد deep-six

  1. verb toss out; get rid of
    Synonyms:
    give it the deep six
  1. verb throw from a boat
    Synonyms:
    throw overboard
  1. noun disposal
    Synonyms:
    dumping throw away burial bury jettison burial at sea

ارجاع به لغت deep-six

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deep-six» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/deep-six

لغات نزدیک deep-six

پیشنهاد بهبود معانی