Extending

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    extended
  • شکل سوم:

    extended
  • سوم‌شخص مفرد:

    extends

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2
ادامه‌دار، مداوم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- the extending ceasefire
- آتش‌بس ادامه‌دار
- the extending ban
- ممنوعیت ادامه‌دار
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد extending

  1. adjective reaching
    Synonyms: continuing, continuous, continual, perpetual, ranging, stretching, approaching, spreading, spanning, going on, lengthening, endless

ارجاع به لغت extending

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «extending» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/extending

لغات نزدیک extending

پیشنهاد بهبود معانی